بارسپی خوب بانو خدمتی❣تاحالا از پشت پنجره های بلند بیمارستان بارونو نگاه کردی!؟
اینجا همه چی غم داره.
خوشی و خنده و اشک شوق زیاده دیده ها،
ولی با تموم  تولدا و از مرگ برگشتناش بازم بوی غم میده.
من هر روز اینجا کلی آدم میبینم که پشت این درا نشستن و واسه یه فرصت چند ثانیه ای  التماس میکنن.
تو چشمای سرخ و خسته ای که دنبال ذره ای امید همه جارو میگردن نگاه میکنم.
چشمای بی روحی که خبر از درون خالی صاحبش میدن...
اینجا پره از ادمایی که هیچوقت وقت نکردن "دوست دارم " رو کنار گوش کسی که دوستش دارن زمزمه کنن.
کسایی که حتی فکرشم نمیکردن اخرین بار باشه.
من اینجا خیلی چیزا دیدم
کسایی که با گریه تو این راهروها دویدن،
زمین خوردن، زجه زدن.
این دیوارای سفید سنگینی داغ خیلی ادما رو تحمل کردن و سرپا نگهشون داشتن.
خیلی مشت خوردن، تکیه گاه شدن...
من ادمایی رو دیدم که آخرین پناهشون شده دیوارای سرد اینجا و صدای فریاداشون به گوش کسی جز همین دیوارا نرسیده.
اینجا یادگرفتم دنیا به غرور من و تو فرصت نمیده بهمون فرصت گفتن دوست دارم رو نمیده بهمون فرصت رفع کدورت کینه ها رونمیده .......
دلش به حال گریه ها و حال بد کسی نمیسوزه.
پس پاشو بیا...
یه فلاسک چایی بیار، شکلاتشم با من.
بریم از یه جای دیگه بارونو نگاه کنیم.
بارون از اینجا قشنگ نیست.

#محدثه_نادری