بعد مدتها بوی وانیل و کره پیچیده تو خونه...
لباسهارو توی ماشین لباسشویی انداختم و منتظر صدای دی اِند ماشین بودم که هوس کاپ کیک موز کردم،مامان هم چند وقتی بود گفته بود هوس کیکای منو کرده و یادم رفته بود بپزم براش..
وقت خوبی بود همه مواد لازمش هم داشتیم توی خونه...
یک ساعت بعد بوی موز و وانیل و کره کل خونه رو برداشته بود،لباسها شسته شده بود و آشپزخونه تمیز شده بود...
حس خوبی داشتم که به همه کارهام رسیده بودم،چقد خوبه که بتونیم شادی زندگی رو تو چیزهای کوچیک پیدا کنیم🤍🧁☺☁️
حُسنِ خِتامِ جُمعهِ🙃
...