مامان بزرگ آدم قانعی بود با اینحال
نهار و شامش را که میخورد میگفت
خدایا شکرت اما بهتر از این هم بدهی
بلدیم بخوریما !!!
و البته فرقی نمیکرد غذا اشکنه و استانبولی
و آبدوغ خیار باشد یا باقالی پلو با گوشت
میگفت شکر کریم واجبه, اما اگه
بیشتر داد چیزی از کَرَمش کم نمیشه
حالا او سالهاست که طبقهی بالائی
قبر آقاجون خودش را به خواب زده
برای شادی ارواح طیبه ما زندهها صلوات
نذر میکند و انتظار دیدارمان را میکشد
و شاید آنجا هم وقتی از آسمانها
برایش غذای بهشتی میآورند رو میکند
به آسمان و میگوید بهتر از این هم بدی
بلدیم بخوریما
حالا که جهان واقع خالی از اوست
دوست دارم اندوه کلماتش را در این
تجربه غریب با واژگان دیگری واگویه کنم که
خدایا ما هیچگاه رفیق خوبی برایت نبودیم
اما در عوض آکنده از خواسته و تمنا و آرزو
ممنونیم که بیوفائیمان را به رو نمیآوری
و هر وقت صدایت میزنیم
در رگ گردنمان به تپش میافتی
خدایا شکرت بابت زخمهایمان، بابت
روزهای هولآوری که به سلامت گذراندیم
بابت فقدانها و البته تسکینی که
به قلبهایمان بخشیدی
حالا هم نه اینکه بخواهیم شما را توی
رودربایستی بگذاریم اما اگر روزگار بهتری
هم بدهی ما مشتاقیم تا زندگیاش کنیم
خدایا شما از عرش آسمانیات ما را در
سختی، هجران، بیوفایی، بدعهدی
دروغ، فریب، ناکامی و ناامیدی تماشا کردهای
مامان بزرگ همیشه به من میگفت
هر چقدر بقیه بد بودند تو خوب باش
حالا شما هم بیا و به بدی ما نگاه نکن
خوبی خودت را ببین
قربان جبروتت
شادی و نور و قشنگی را به قلبهای ما
باز گردان اگر دست به خاک زدیم
خودت طلا کن
و اگر قرار است این دعاهایمان برود
توی نوبت استجابت، لطفا خواسته
قدیمیترها را برآورده کن
و سرزمینمان را از بیگانه، دروغ و بیماری
در امان بدار
دسر معجون
https://sarashpazpapion.com/recipe/88ac7d30b8c44d5279e67a69d319c64a
ممنونم از همراهی وپیامای قشنگتون🌹🌹
...