آنتوان دوسنت اگزوپری در شازده کوچولو مینویسد:
آدمها همه ستارههایی دارند که با هم یکی نیستند.
برای آنها که دانشمندند معما هستند.
برای کارفرمای من طلا بودند.
اما همه این ستارهها ساکنند.
در عوض تو ستارههایی خواهی داشت که هیچکس ندارد.
وقتی شب به آسمان نگاه میکنی
چون من دریکی از آن ستاره ساکنم و چون دریکی از آن ستارهها خواهم خندید، آن وقت برای تو چنین خواهد بود کههمه آن ستارهها دارند میخندند.
تو ستارگانی خواهی داشت که خندیدن بلدند :))🦋
...