عکس شیرینی نارگیلی

شیرینی نارگیلی

۱۲ مرداد ۹۶
دوستان گلم سپاسگزارم از همراهی و لایک و کامنت های زیباتون 😍💗


شاید برای بزرگ شدن زود بود..
شاید باید کوچک می ماندیم
تا 20 سالگی..،تا 30 سالگی
تا 60 سالگی اصلاً..
کوچک می ماندیم و زندگی می کردیم
مثل 4 سالگی موقع دروغ گفتن خنده مان می گرفت
دویدنمان از سر شوق بود
و گریه هایمان بخاطر افتادن بستنی
درد ها با بوسه ی پدر آرام و اشک ها روی دامن مادر خشک میشد..
ما قد کشیدیم،
ولی بزرگ نشده بودیم
و هنوز خیلی کوچک بودیم که پلکی زدیم و دیدیم وسط یک مسابقه ی بزرگیم،
آدم ها را دیدیم که می دوند، خسته می شوند، گریه می کنند، هل می دهند، زمین می خورند، بلند می شوند، باز می دوند می دوند و می دوند...
تازه داشتیم آدم ها را نگاه می کردیم
تازه می خواستیم بپرسیم اسم مسابقه چیست ؟ چرا باید بدوییم؟ اگر ندویم چه میشود؟
تازه می خواستیم بند کفش هایمان را سفت کنیم...
که یک نفر، دو نفر، ده نفر لگدمان کردند و رد شدند، وقتی که خوب له شدیم؛ نفر هزارم قبل از آن که از روی مان رد شود، یقه مان را گرفت، بلندمان کرد و گفت :
"پاشو...زندگیه...باید بدویی.."

خدا خیر بدهد نفر هزارم را..
ما می دویم...
با کفش هایی که هنوز بندش باز است...
...
نظرات