عکس چیکن استراگانوف
آبنبات چوبی
۴۸
۶۰۷

چیکن استراگانوف

۲۶ مهر ۹۸
مادرم زن معتقدي بود،
همان بيست و چندسال پيش که ازدواج کرد نه خاطرات فراموش نشدني داشت و نه مهري عميق به دل اما حالا سالهاست چشم انتظار پدر سر سفره شام با غذايش بازي ميکند...
من هم بعد از تو بامردي ازدواج خواهم کرد که نه رنگ چشمهايش شاعرم کند و نه بم صدايش در دلم ولوله...
که شايد به قول مادر دچار "عشق بعد از ازدواج"شدم و خوشبختي از سر کول زندگي ام بالا رفت...
که وقت آمدنش رژ مليحي بزنم،فر موهايم را پشت گوشم سنجاق کنم و با آغوش باز به استقبالش بروم.
شايد هم اين دوست داشتنه بعد از زير يک سقف رفتن نيامد و منه ديوانه ي دست کشيدن روي صورت مردانه ات،
زبري ته ريشش روي گونه ام آزارم داد !!
و سال ها به هواي به وجود آمدن آن عشقه بعد از ازدواج ،هرروز صبح ميز صبحانه اي چيدم و جاي گرفتن لقمه ي کره و مرباي توت فرنگي براي تو، ليوانه آب جوش و ليپتون هميشگي را روي ميز گزاشتم و به رختخواب برگشتم....
روزها بگذرند و عوض پيچيدن عطره نفسهاي تو وقت شانه زدن موهايم،بوي خستگي مردي تمام خانه ام را پر کند و نفسم را بند بياورد...
شايد روزي جاي تهوع خوش خبر و مژدگاني پدرشدنت را يک مشت قرص بگيرد،
و يا سال ها در جستوجوي نشانه اي از علاقه،همخواب مردي شدم که جاي بازويش زير سرم را بالشته جهزيه ام پر کرد...
شايد هم روزي متهم به خيانت و بافکر تو در آغوش ديگري بودن،شوم!!!!
نميدانم،
اما سال ها بعد حوالي ميانسالي به دخترم خواهم گفت که مادر بزرگ اشتباه ميکرد،اين قانونه:"عشق بعد از ازدواج بوجود مي آيد" براي قديم هاست،
امروز
دلت که نباشد
يقه پيراهن هيچ مردي به دستت صاف نخواهد شد....!!!
...
نظرات