در راستای علاقه شدید من به
#شلهمشهدی من چهارشنبه شب همه ی حبوباتشو خیس کردم و گوشتمدر آوردم تا صبح یخش باز بشه....عاقا صبح پاشدم حبوباتو تو قابلمه جدا و گوشت با پیاز و دارچین رو هم جدا گذاشتمبپزه....بعد رفتم حیاط دیدم اااااای خخِدددا چه توتی داره درختمون ؛ سریع جاریامو صدا زدم هرچی توت چیدیم و تکوندیم و هرچی هم بچه ها زیر پا له کردن، حیاطمونو به گند کشیدیم😂جاری بزرگه در حال جارو و شستن حیاط منو اون یکی جاریممکه جمعه خونشون افطاری دعوت بودیم؛ در حال نظارت😂😂که یهو یاد پارسال که سه تایی رفتیم شوش افتادیم ....در یک جلسه ی سه فوریتی ما تصمیم گرفتیم بریم شوش خرید😁😁😁
زیر شله هامم خاموش کردم برای بعد😂
آخه هرچقدرم عاشق شله باشی آخرشم بین شله و خرید...خریدو انتخاب میکینی😁
فقط به آقایون خبر دادیم و ساعت ۳ بعدازظهر اسنپ گرفتیم و رفتیم
رفتن همانا و گرمو شلوغ بودن شوش همانا و تشنگی روزه همانا😁😁😁
ولی چون دخترای خوبی بودیم زودی خرید کردیم و ساعت ۷ خونه بودیم
وسایل شله ی من مووووند و موند تا شنبه
امروز دیگه عزم راسخ داشتمکه بپزم برای همین زودی درستش کردم که باز ساعت۶ آقای همسری گفت حاضرشو بریم خرید😳 حالا قیمه ش هنوز جا نیفتاده بود.
رفتیم و اومدیم و با یه سرعتی من این شله رو درست کردم و دوتا کاسه هم برای جاریام بردم که...از این همه فرزیم هنگولیده بودم😂😂😂😂
چیزی که من از این سه روز فهمیدم اینه که
#شلهمشهدی_خریدمیاره🤣🤣🤣#شلهمشهدی ودیگررررهیچ😂😂😂
#افطاری#ویژهرمضان
...