اینکه کی و چه وقت به اون چیزی که میخواید میرسید بستگی ب میزان اعتماد و اطمینان شما داره ...

داستانی از موسی و خضر هست ک شاید شنیده باشید، اما شنیدن مجددش خالی از لطف نیست

وقتی به رودخانه عظیمی در مسیر راهشان رسیدن، خضر ب موسی گفت بسم الله بگو تا رد شویم، موسی بسم الله گفت و دست خضر را گرفت، وقتی ب وسط رود رسیدن موسی در آب فرو رفت و خضر او را به سطح آب کشید و به ساحل که رسیدن به خضر گفت: گفتی بسم الله بگو، اما در آب فرو رفتم، این چ کاری بود داشتم غرق می شدم، خضر در پاسخ گفت: به وسط رود ک رسیدیم ،از ذهنت گذشت کند در آب فرو روم، و فرو رفتی.

در این داستان نکته کلیدی وجود دارد، تنها در کسری از ثانیه موسی شک کرد و فرو رفت

روی اعتماد مان باید کار کنیم
وقتی خودمون می سپاریم
وقتی مشکلات و می سپاریم
وقتی بچه امون و می سپاریم
وقتی بیماریمون می سپاریم
وقتی معاشمون می سپاریم
و...

بله به زبون می سپاریم اما در قلب هایمان ارتعاش ترس از اینکه نشود، نکند، چه شود، اگر نشود، معلوم نیست کی بشود، گوشی و بر می داریم و به هرکسی ک در اولین لحظه به ذهنمون رسید زنگ میزنیم و از مسائل و حوادثمون حرف می زنیم و چه کنم چه کنم بر لب ماست، این واکنش ها همه درست عین موسی ک تا وسط رود رسید و آنی دچار تردید شد و فرو رفت ...

با اطمینان و اعتماد خودت را به خدا بسپار ،مطمعن باش اگر تردید کنی درست عین مار و پله بر می گردی عقب و نقطه سر خط.
‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شامی #شامی مرغ#مرغ#شامی گوشت