الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
ــــــــــــــــــــــــ
شان نزول آیه 8سوره انسان😍
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا
و هم بر دوستی او (یعنی خدا) به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام میدهند.
ابن عباس در باره آیه: «وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ...»،میگوید: امام حسن و حسین(ع) به شدت مریض شدند، به گونهاى که همه اصحاب پیامبر از آنان عیادت کردند و در میان آنها ابو بکر و عمر نیز بودند، گفتند: اى ابوالحسن اگر براى خدا نذر مىکردى (بهتر بود) على گفت: نذر مىکنم که اگر خداوند دو نوه پیامبرش محمد(ص) را شفا دهد، سه روز روزه بگیرم، فاطمه آن را شنید و گفت، براى خدا در گردن من همان باشد که تو گفتى، حسن و حسین نیز آن را شنیدند و گفتند: اى پدر براى خدا در گردن ما همان باشد که تو گفتى. خدا آنها را شفا داد، پس روزه گرفتند.پس از آن که حسنین(ع) شفا یافتند، حضرت امیر(ع) نزد شمعون یهودى که در همسایگى آنان منزل داشت، رفت. شمعون قدرى پشم داد که بریسند و در عوض سه صاع جو مزد داد. حضرت زهرا(ع) جو را آسیاب نمود، پنج قرص نان براى افطار پنج نفرى تهیه نمود. وقتى حضرت امیر بعد از نماز مغرب به خانه آمد که افطار کنند هنوز دست دراز نکرده، از در خانه سائلى آواز داد که من مسکینى از مساکین مسلمانانم، مرا طعام دهید، خدا شما را از طعام های بهشت عطا کند. امام علی نان خود را به فقیر داد. فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) و فضه نیز متابعت کرده همگى نان خود را به فقیر دادند و به آب افطار کردند. روز دوم نیز روزه داشتند به همان ترتیب فاطمه(ع) پنج قرص نان براى افطار تهیه نموده موقع افطار صدایى از در خانه بلند شد: «السّلام علیکم یا اهل بیت النبوة و معدن الرسالة». من یتیمى از ایتام مسلمانانم مرا طعام دهید، آن شب نیز همگى نان خود را دادند و به آب افطار نمودند. روز سوم نیز روزه داشتند موقع افطار صدایى از در خانه بلند شد که من اسیرى هستم از اسرا و گرسنه می باشم مرا طعام دهید، باز همگى(پنج نفر) نان خود را دادند و به گرسنگى صبر نمودند.
روز چهارم امام علی، دست حسن و حسین(ع) را گرفت در حالى که از ضعف می لرزیدند، آنان را خدمت رسول خدا(ص) برد. چشم رسول اللَّه که بر آنها افتاد بسیار دلتنگ شد، فرمود بر خیزید به حجره فاطمه(ع) برویم، وقتى آمدند که فاطمه(ع) در محراب عبادت بود و از گرسنگى می لرزید و شکم مبارکش به پشت چسبیده و چشمانش به گودى فرو رفته بود؛ چون رسول اللَّه این حالات را در عترت خود دید دست به دعا برداشت و از خدا استغاثه نمود که خدایا عترت من از گرسنگى می میرند، جبرئیل فرود آمد و این آیات را «از یوفُونَ بِالنَّذْرِ» تا آن جا که فرموده: «إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیکُمْ مَشْکُوراً»،(سوره انسان7_22) فرود آورد.
پانویس:«من یه جای دیگه خوندم بعد از اینکه پیامبر میان پیش حضرت زهرا و اضطرار و گرسنگی رو در خانوادشون میبینن و دست به دعا میشن
جبرئیل یه سینی از گوشت های بهشتی میاره براشون و هرچه از اون غذا نوش جان میکردن و به بقیه میدادن کم نمیشده تا اینکه یه روز امام حسین علیه السلام میخواستن به یه زن یهودی بدن از اون گوشت ها جبرئیل از دستان مبارک آقا میگیرن و به آسمون میبرن🥹
پیدا نکردم عین مطلب رو ولی خب دوست داشتم تو کپشنم باشه😇
ـــــــــــــــــــــــــ
سلام🙋🏻♀️
حرفی نیست جز اینکه سوره انسانو خیلی دوستش دارم🥹
همش درباره اهلبیت پیامبره جونم فداشون🥺
سوره مائده هم عاشقشم😁ان شاءالله به مرور از اون هم میزارم😇
ممنونم از اینکه وقت گذاشتی برای پستم و کپشنو خوندی مهربون😍
#لا_امیرالمؤمنین_الا_علی#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است#مبلغ_غدیر_باشیم#غدیری_ام_سقیفه_ای_نیستم#اللهم_عجل_الولیک_الفرج#یاعلی
...