سلام دوستان.من هر وقت اومدم یه کیکی چیزی آماده کنیم یه اتفاقی افتاد.دیروز صبح پسرم فرستادم مهد. دوقلوها روصبحونه دادم ساعت ۸ بود گفتم بیکارم یه کیک درست کنم.مواد قاطی کردم یه قالب سیلیکونی همسر برام خریده بود استفاده نکردم.میترسیدم کیک وا بره.دیگه با ترس ولرز ریختم تو قالب گذاشتم تو قابلمه نیم ساعتی گذشته بود گفتم برم یه سر ببینم شعله زیر قابلمه مناسب دیدم ای وای گاز خاموش شعله رو نگاه کردم دیدم روشن کرده بودم.خاموش شده دوباره اومدم روشن کنم دیدم ای وای گاز قطه که رفتم دم درخونه دیدم بعععله همسایه مون براطبقه بالا گازو قطع کرده دارن درست میکنن😭😭😭😭.بایه ناراحتی گفتم طول میکشه گفت نیم ساعتی میشه.هیچی دیگه اعصابم خورد.دو رو تندی بستم اومدم داخل.در قابلمه رو باز نکردم نشستم منتظر تا وصل شد گاز روشن کردم شعله رو زیاد کردم قابلمه یه خورده گرم بشه که کیکم به این روز افتاد .دیگه گفتم بیشتر بزارمش ميسوزه. مزه اش خوب بود ولی بافتش سنگین شده بود 😬😬😬ادیتم زدم روش بدترشکردم
#چالش_عنصر_شمع