سلام به همه دوستان عزیز
میخوام براتون یه داستان بگم
یه روز که یه خانمی با همه دردسرایی که داشت با دوتا بچه کوچیک که تمام فکر آدم و بهم میریزن داشت یه کیک خوشمزه از دستور خانم آقا محمد میپخت تمام مراحل و به خوبی گذروند خیلی نگران پف کیکش بود اولین بار بود که کیک زبرا میپخت و کلی ذوق داشت برای اولین بار هم میخواست با خامه کیک و تزیین کنه کیک و که گذاشت تو فر بعد از حدود نیم ساعت یه دفعه صدای مهیبی از فری که کیک خوشکلش داشت پخته میشد بلند شد اونا (خانواده چهار نفره)یه دفه از جا مثل فشنگ پریدن و از خونه در رفتن خخخخخخ بعد از حفظ نکات ایمنی اومدن سراغ کیک پر دردسر با صحنه بدی مواجه شدن فِ‍رِترکیده آشپزخونه پر از رب گوجه فرنگی و همه زدن زیر خنده یه قوطی فضول رب گوجه فرنگی خودش و تو فر قایم کرده بود و بعد از تحمل حرارت زیاد که طاقت نیورده بود و ترکیده بود رفتیم بالا دوغ بود پایین اومدیم ماست بود قصه ما راست بود خخخخخخ ببخشید دیگه سرتون و درد اوردم