عکس کیک یخچالی : )
F.R
۱۳
۱۷۶

کیک یخچالی : )

۲۸ خرداد ۹۹
#معرفی_کتاب :🌻

در باشگاه کشتی بودیم ابراهیم وارد شد و بعد از او دوست دیگری آمد
تا وارد شد گفت: ابرام جون تیپ و هیکلت خیلی جالب شده.تو راه که میومدی دوتا دختر پشتت بودن همش از تو حرف میزدن. ادامه داد: شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دستته مشخصه ورزشکاری.
ابراهیم تو فکر رفته بود وناراحت شده بود انگار توقع همچین چیزی رو نداشت.
جلسه بعدی که ابراهیم رو دیدم خندم گرفته بود... پیراهن بلند پوشیده بود با شلوا گشاد بجای ساک وسایلشو تو کیسه پلاستیکی گذاشته بود از این به بعد همینجوری میومد...بچه ها میگفتن: آخه تو چجور آدمی هستی ما میایم باشگاه تا هیکل ورزشی پیدا کنیم بعدم لباس تنگ بپوشیم بعد تو با این هیکل روفرمت، این چه لباساییه که میپوشی؟؟!!!
ابراهیم به حرفاشون اهمییت نمی داد و به دوستاش هم توصیه میکرد که اگ ورزش برا خدا باشه میشه عبادت....

سلام_بر_ابراهیم ۱
خاطراتی از شهید والامقام ابراهیم هادی❤
...
نظرات