عکس کاپ کیک
S.ZOHREH.H
۳
۱۴۳

کاپ کیک

۱۴ آذر ۹۸
ی روز ایی هست که دلت میخواد ای کاش یه خونه ی بزرگ با دیوارای کاهگلی داشتی که یه باغ داشت پر از میوه های خوشمزه و شیرین... ی باغچه داشت پر از رزای دست چین سفید و قرمز که تا پاتو توی حیاط میذاشتی بوی عطرشون مستت میکرد و هوشت رو میبرد... با یه حوض لوزی شکل آبی وسط اون همه گل و گیاه و درخت.... یه حوض لوزی شکل....یه چیز خاص... نه تکرار مکررات دایره ای و مربع شکل... یه خونه پر از آرامش... پرده های گل گلی که از پنجره اویزون شدن و شکوفه هاش مدام قرمز و سبز میشن پیش چشت و دلتو میبرن یه ایوون پر از خاطره های خوب... پر از گنجشک های گرسنه که به امید دست تو و دونه های گندم حلال یکی یکی صف میکشن روی ایوون و اواز تشکرشون براهه و لبخند قاب لبهاته.... گاهی وقتا دلت میخواد دامن چین دارتو بالا بزنی.... موهاتو ببافی... آستین هات رو بالا بدی و سر بخوری توی حووض پر از ماهی های قرمز خا خالی و مدام چشمک بیای و سوز بدی به دل گربه ی گرسنه ای ک چند قدمی حوض کمین کرده و چشماش لوچِ رقصیدنای ماهی های نازنینت شده.... آخ که چقدر می چسبه هی بالا پایین بری و ماهیا پاهاتو قلقلک بدن.... اصلا عجیب می چسبه کنار حوض بشینی و چشماتو ببندی. دلتو خالی کنی از هر چی غصه ست و نفساتو پر کنی از امید.. و چشماتو باز کنی... اولین چیزی که می بینی لبخند خدا و چشمک خورشید باشه به ارزوهای بی پایان و بلندو بالات.... میدونی چیه.... اصن ادم گاهی وقتا عجیب دلش میخواد که دستش به دیوار آرزوهاش برسه...... عجیب..... و ای کا‌ش برسه.....!! ای کاش....!!!!
...
نظرات